شعر امام زمان عج
الیس الصبح بقریب
بيا كه خانه دل بي تو سخت ويران است
ببين كه جاي تو اين غم نخوانده مهمان است
از آن زمان كه تو رفتي بهار دل پژمرد
كنون تمام وجودم فقط زمستان است
به احترام تو غم را ز دل نخواهم راند
كه غم نشانه دل بستگي به خوبان است
تو را طلوع بهاران ز ديدگان پيداست
مرا غروب خزان در نگاه پنهان است
تو اي ترانه اميد در خزان حيات بمان
كه باغ دلم بي تو برگ ريزان است
به ميهماي خورشيد مي روم اينك
كه جان خسته من بسته به عزيزان است
1 نظرات:
سلام
با تشکر از وبلاگ زیبای شما
اتفاده زیادی کردیم
دمت درد نکنه
بهشت گمشده ماسال
ارسال یک نظر