شعر امام زمان عج
چون كودكی رسیدن سال جدید را
با دست زیر چانه تو را آه می كشم
چون غنچه ای كه آخر اسفند، عید را
برخیز و خاك را بنشان بر عزای باد
كافی ست هرچقدر كه رقصانده بید را
با شعر مثل زورقی آشفته كرده ام
آرام روزهای كران ناپدید را
بی شعر شاهی ام كه پس از سال ها نبرد
در پیشگاه قلعه نیابد كلید را
چشمت اگر مجال دهد ترجمان شوم
با لهجه صریح تغزل شهید را
20 نظرات:
افسوس که عمري پي اغيار دويديم
از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم
سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم
جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم
پس سعي نموديم که ببينيم رخ دوست
جان ها به لب آمد، رخ دلدار نديديم
ما تشنه لب اندر لب دريا متحيّر
آبي به جز از خون دل خود نچشيديم
اي بسته به زنجير تو دل هاي محبّان
رحمي که در اين باديه بس رنج کشيديم
چندان که به ياد تو شب و روز نشستيم
از شام فراقت چو سحر گه ندميديم
اي حجّت حقّ پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم
ما چشم به راهيم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غير خيال تو رهيديم
اي دست خدا دست برآور که ز دشمن
بس ظلم بديديم و بسي طعنه شنيديم
شمشير کَجَت، راست کند قامت دين را
هم قامت ما را که ز هجر تو خميديم [1] .
با سلام وخسته نباشید
من به دنبال نغمه ای آهنگ گونه هستم که هر از گاهی جمعه هنگام غروب با نوایی غمبار دردلی از نیامدن آقا در آن جمعه دارد.
آیا می توانید در رسیدن به این نغمه و نحوه اخذ آن یاری کنید ؟
با تشکر
saeedbaniamaryan@yahoo.com
خیلی عالیه تماما حرف دلمه موفق باشین
عاقبت دست من و دامن آن سرو سهی
تا به سر منزل مقصود روان خواهد بود
چه توان گفت ز شکر و کرم و حلم شهی
که جهانی به لبانش نگران خواهد بود
تو جهانی و جهانی ز تو خرسند وخموش
به حقیقت که جهان با تو جهان خواهد بود
"اینهمه شعبده ها عقل که می کرد اینجا "
چون رسد شاه جهان بی قلیان خواهد بود
مردم از ظلمت شبهای دراز و غم یار
مستی و رخصت این شه چه زمان خواهد بود
دادگستر گیتی خبر داد به یاران که الا
روز وصل شه و یاران دوان خواهد بود
چشمه آب حیات و گل و شبنم بی دوست
شوره زاریست که بی مایه روان خواهد بود
ای خوش آن روز که بانگ خوش" یا زهرا" مان
از همه جای جهان درسریان خواهد بود
ميخوام بدونم دوست داريد دوباره برگرديد به همون خاکريزا وشب عمليات و اون حال وهوا؟ vahidafshar59@yahoo.com
کسي که براي ظهور مهدي فاطمه دعا کند و همچنین خواندن دعای فرج
آثار وبرکات بسياري دارد،
ـ هفتاد هزار نفر از گناهکاران را شفاعت ميکند
۲ ـ.حضرت صاحب الأمر در حق او دعا ميکند
۳ـ.شفاعت آن حضرت در قيامت شامل حال او ميشود
۴ــسبب رجعت به دنيا، در زمان ظهور آن حضرت ميشود
۵ـباعث آمرزش گناهان ميشود.از تشنگي روز قيامت در امان است.
۶ـدرجات او دربهشت بالا ميرود
.۷ـ ثواب کسي که زير پرچم حضرت صاحب الزمانعشده باشد
بهر فرج آقا دست برارید بر آسمان تاگیرید شفاعت اقا را
ghayed_it66@yahoo.com
التماس دعا
www.gheybat12.blogsky.com
از چی بگم ، از بی وفایی ما ادما از این که مهدی اینقدر برا ما دعا میکنه و روز ها و ماه ها و سال ها میگذره حتی یک لحظه هم یاد مهدی نیستیم .
آقا تو چقدر غریبی
yonesaali@gmail.com
خیلی عالی بود ایشاا... موفق باشی.
delbakhte.1390@yahoo.com
بخدا ما شیعه نیستیم فقط پلاک بچه شیعه بودن رو داریم دنبال خودمون حمل میکنیم
از حسین غریب تر مهدی فاطمه ست
چون امام حسین(ع)یک کسی رو مثل عباس(ع)داشت
کو عباس مهدی منو شماها هستیم؟
اگه امام زمان فرستاده خداست و تنهاست پس ما که بنده ی حقیریم دیگه باید بریم بمیریم
یابنالحسن گرچه دنیا فراموش کند وقت فرج را
تو فراموش نکن منتظران را.
اللهم عجل لولیک الفرج
moslem.ganji@yahoo.com
اللهم عجل لولیک الفرج
moslem.ganji@yahoo.com
اللهم عجل لولیک الفرج
آقا مردیم پس کی میایی؟؟؟؟
Shi.Noo.Bi@hotmail.com
به امام زمان بگویید دوستش دارم .به امام زمان بگویید دعا کند که خدا مرا ببخشد.
www.korosh.kabir0@yahoo.com
سلام کتاب مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار-مولف:علامه محمدباقر مجلسی )را می خواندم رسیدم به آن قسمت که نوشته بود مسیح قبل آقا ظهور میکند و مسیحیان پشت سر او می آیند و بعد امام زمان ظهور میکند و مسیح به او اقتدا میکند و مسیحیان پشت سر او در آن موقع اوضاع شیعیان چگونه است را خودتان بروید بخوانید داخل کتاب نوشته است .
سلام خیلی وقته دنیاواسم تموم شده حتی دنبال نشونه نیستم فقط منتظرغربت غروب جمعم ودهن کجی تن سفیددفترم دیدی نیومد
به نام خدا
مطلع شعر اگر ملتهب قافیه هاست
مطلع شعر تو از قافیه ی قافیه هاست
دل اگر دایره مردمک چشم بود
در نظربازی تو دایره ی دایره هاست
گفته اند اهل نظر دوست چو آیینه دوست
دست در دست تو از آینه ی آینه هاست
مستی عشق دگر حادثه چشم بود
چشم در چشم تو از حادثه ی حادثه هاست
بوی یوسف چو شود معجزه ای در کنعان
بوی پیراهن تو معجزه ی معجزه هاست
شوق حیران شود از رهگذر خاطره ها
شوق دیدارتو از خاطره ی خاطره هاست
آخرین بیت غزل حادثه تجربه است
ذوق شعر تو دگر تجربه ی تجربه هاست
مهدی کویر
شب یلدایی ما بی تو به صبحی نرسد
عشق بی یار سفرکرده به بـاری نرسد
گفته بودی که رسد وعده ی دیدار ولی
عاشق دلشده با وعده به کامی نرسد
خسرو آن بود که دانست صلاح دل ما
موج برگشته زساحل به صلاحی نرسد
روزها می گذرد از پس هم بــــی تردید
هفته چون جمعه نیاید به کمالی نرسد
در تمنای وصال تو دل ار تاب شود
آه بی ناله و فریاد به جایی نرسد
گفته اند شعر فراوان همه شاعرها
شعر بی یار به فحوای کلامی نرسد
از قضا تشنه شده باز کویر دل من
یار اما به ملاقات سَــــرابی نرسد
مهدی کویر
قطره های اشک نم نم می کشم
با خــط ســرخی تبسم می کشم
در کـنــــــار آن ، گُــلــــــی آزاده را
در خـیـال جـام شبنــم می کشـم
آن طــرف تر با خــطِ سبـــزی جـدا
شاخه را بی خار تـوأم می کشـم
کاغـــذ فرضـــی خـود تا مـی کنـم
بوسه را بر گل مجسّم می کشـم
پشـت کاغـذ هـــم به جـای آدرس
یک گل نرگـس منــظم می کشـم
تا بیاید مهــدی صاحب زمان (عج)
بوسه را بر گـل مصمم می کشم
مهدی کویر
ارسال یک نظر